خواننده محبوبتان کیست؟ ابی، فرهاد مهراد یا محسن چاووشی؟ فرقی نمیکند! تصور کنید قطعه محبوبتان از همان خواننده در حال پخش است و شما پشت فرمان نشستهاید و زمانی که باد صورتتان را نوازش میکند، وانمود میکنید که حواستان شش دنگ به جاده است. اما درست در همین لحظه یک بیلبورد تبلیغاتی خلاقانه ظاهر میشود و تمام توجهتان را به خودش جلب میکند. بله! خانمها و آقایان معرفی میکنم، این شما و این هم نیروی مغناطیسی یک بیلبورد تبلیغاتی!
اما این نیروی مغناطیسی چه زمانی شروع به کار میکند؟
برخلاف سایر شکلهای تبلیغات، بیلبوردها با چالشهایی بسیاری روبهرو هستند: سرعت زیاد خودروها، جادههای باز و خطرناک و فاصلههایی که گاهی خواندن متن را غیرممکن میکند. برای غلبه بر این چالشها، طراحان تبلیغاتی قوانین و اصول زیادی را ایجاد کردهاند که گاهی نتیجهاش بیلبوردهایی شبیه به هم و تکراریست؛ با این اوصاف بدیهی است که حالا حالاها خبری از نیروی مغناطیسی نخواهد بود.
بگذارید آب پاکی را همین حالا روی دستتان بریزیم؛ آنچه موجب فعال شدن نیروی مغناطیسی در تبلیغات محیطی میشود، تنها یک چیز است: ایدهای خلاقانه و پیامی ارزشمند که پشت تبلیغ نهفته است. یک بیلبورد تبلیغاتی خلاقانه فراتر از یک تابلو است!
در این مطلب از مجله کانون ایران نوین، 20 تا از بیلبورد های تبلیغاتی خلاقانه در سطح جهان را بررسی کردهایم تا جاذبه مغناطیسی بیلبوردهای خلاقانه در دنیای را حتی از پشت صفحه گوشی یا مانیتور هم تجربه کنیم؛ پس لطفا محض اطمینان کمربندهای خود را محکم ببندید!
1. «لامپ» | اثر آژانس Abbott Mead Vickers BBDO برای نشریه The Economist
در این بیلبورد تبلیغاتی، وقتی عابری از مقابل آن عبور میکند، لامپی بزرگ و قرمز بالای سر او روشن میشود؛ دقیقاً همان تصویری که از جرقه یک ایده در ذهن داریم. در واقع، عبور رهگذران باعث فعال شدن سنسور و روشن شدن لامپ میشود، بهطوریکه آنها ناخواسته بخشی از پیام تبلیغ میشوند: روشنفکری و خلاقیت.
این ایده هوشمندانه نهتنها توجه را جلب میکند، بلکه مخاطب را درگیر میسازد و بیهیچ کلمهای، پیامی دقیق و ماندگار را منتقل میکند. یعنی همان چیزی که برند The Economist میخواهد نشان دهد:جایی برای ایدههای روشن.
بهترین تبلیغات، مخاطب را به بخشی از خود تبدیل میکنند.
2. «گاز بزن!» | اثر Ogilvy & Mather Jakarta برای خمیردندان Formula
این بیلبورد در نگاه اول یک طرح ساده به نظر میرسد، اما در اجرا، بسیار خلاقانه است. بخشی از آن با ظاهر جویدهشده طراحی شده؛ گویی یک فرد با دندانهای قدرتمند تکهای از بیلبورد را گاز زده و کنده است. همین جزئیات ظاهری، ادعای برند را بینیاز از توضیح، بهوضوح بیان میکند: «خمیردندان Formula دندانهایی آنقدر قوی میسازد که حتی میتوانید با آن فلز بجوید.» این نوع طراحی، فراتر از تبلیغ تصویریست؛ خود بیلبورد تبدیل به پیام شده. نه تنها توجه رهگذران را جلب میکند، بلکه پیام برند را با زبانی تصویری، خلاقانه و فراموشنشدنی به مخاطب منتقل میکند.
برای تأکید بر یک ادعا، فقط به کلمات بسنده نکنید؛ قالب را به خدمت پیام درآورید.
3. «تونل» | اثر آژانس Demner, Merlicek & Bergmann برای رستورانهای Oldtimer
در این بیلبورد تبلیغاتی خلاقانه، بر روی ورودی تونل جادهای به شکلی طراحی شده که انگار وارد دهان یک انسان میشوید؛ آن هم با دندانهایی که سقف تونل را تشکیل دادهاند. خودروهایی که از درون آن عبور میکنند، گویی مستقیماً به داخل دهان رانده میشوند! این اجرای جسورانه و متفاوت، هم صحنه را مختل میکند و هم توجه رانندگان را به شکل مستقیم جلب مینماید.
در اینجا بیلبورد فقط یک تصویر نیست؛ محیط فیزیکی به بخشی از تبلیغ تبدیل شده. راننده نهتنها آن را میبیند، بلکه در آن غوطهور میشود. این سطح از درگیری مخاطب، دقیقاً همان عاملیست که یک تبلیغ معمولی را به یک تجربه بهیادماندنی تبدیل میکند.
بهترین تبلیغات، جایی ظاهر میشوند که کسی انتظارش را ندارد.
4. «موزن بینی» | اثر آژانس Saatchi & Saatchi اندونزی برای برند Panasonic
در این بیلبورد خلاقانه، تصویر صورت یک مرد با موهای بینی بلند دیده میشود، اما نکته اصلی آنجاست که این موها درواقع سیمهای برق واقعی هستند که از تیر چراغ برق عبور کردهاند. این ترکیب هوشمندانه از تصویرسازی و عناصر واقعی محیط، پیام تبلیغ را به شکلی طنزآمیز، خلاقانه و بهیادماندنی منتقل میکند و به مخاطب هدف با زبان طنز این نکته را یادآوری میکند: وقت اصلاح است!
در این تبلیغ، مرز بین رسانه و محیط از بین رفته است. بیلبورد نه بهتنهایی کار میکند و نه درون قاب خودش محدود میماند؛ بلکه با فضای اطرافش ترکیب میشود تا مخاطب را شگفتزده کند. این سطح از خلاقیت، برند Panasonic را نهتنها در ذهن نگه میدارد، بلکه لبخند هم بر لب بیننده مینشاند و این دقیقاً همان تأثیریست که یک تبلیغ خوب باید داشته باشد.
از عناصر محیطی کمک بگیرید تا تبلیغ، فراتر از قالبهای معمول دیده شود.
5. «بیلبورد گریان» | اثر آژانس WAX برای جشنواره بینالمللی فیلم کلگری
در این بیلبورد متفاوت، تصویر صورت فردی در حال گریه دیده میشود، اما آنچه آن را خاص میکند، قطرات واقعی آب است که از چشمان این تصویر سرازیر میشود. استفاده از یک سیستم ساده آبی باعث شده اشکها بهصورت فیزیکی و زنده بر روی بیلبورد جاری شوند؛ درست مثل یک صحنه سینمایی پر از احساس.
این بیلبورد، مخاطب را تنها تماشاچی یک تصویر نمیداند؛ بلکه او را وارد فضای احساسی تبلیغ میکند. بهجای آنکه صرفاً غم را نشان دهد، آن را قابل لمس میسازد. این همان نکتهای است که تبلیغ را از حالت یک تصویر دوبعدی خشک بیرون میآورد و آن را به تجربهای واقعی تبدیل میکند.
امروز با تکنولوژیهای ساده یا حتی صدا و نور، میتوان شادی، ترس، هیجان یا آرامش را هم به همین شکل زنده کرد. تبلیغات محیطی دیجیتال، نمونهای الهامبخش است از اینکه چطور میتوان به احساسات، بُعدی تازه بخشید.
احساسات را از دل تصویر بیرون بکشید و آنها را به تجربهای واقعی تبدیل کنید.
6. «تغییر» | اثر آژانس Leo Burnett برای Koleston Naturals
در این بیلبورد هنرمندانه، تصویر زنی دیده میشود که موی او بهجای رنگ یا تصویر چاپی، با فضای خالی و باز برش خورده است؛ بهطوریکه منظرهی واقعی پشت بیلبورد، رنگ موی او را تشکیل میدهد. نتیجه آن، یک تصویر پویا و همیشه در حال تغییر است؛ در روز روشن، موی طلایی درخشان و هنگام غروب، تنالیتهای گرم و تیرهتر.
این ایده ساده اما خلاقانه، قدرت رنگهای طبیعی را بدون استفاده از حتی یک قطره رنگ مصنوعی نشان میدهد؛ آن هم در تبلیغی برای رنگ موی طبیعی! استفاده خلاقانه از فضای منفی، هم نگاه مخاطب را به خود جذب میکند و هم تبلیغ را از شلوغی و پیچیدگیهای رایج در بیلبوردهای تبلیغاتی متمایز میسازد.
این بیلبورد تبلیغاتی خلاقانه بهخوبی نشان میدهد که گاهی آنچه حذف میکنید به اندازه چیزی که اضافه میکنید تأثیرگذار است.
استفاده خلاقانه از فضای خالی، راهی مؤثر برای شکستن شلوغی بصری تبلیغات است.
7. «منوی تختهسیاه» | اثر آژانس DDB Warsaw برای مکدونالد
در این بیلبورد متفاوت، مکدونالد بهجای استفاده از طراحیهای گرافیکی و تایپوگرافیهای براق و دیجیتال، از یک تختهسیاه واقعی با نوشتههایی دستی و گچنوشته استفاده کرده است؛ دقیقاً مانند منوهای سنتی کافهها یا رستورانهای قدیمی.
این انتخاب هوشمندانه، نهتنها حس نوستالژی و صمیمیت ایجاد میکند، بلکه در میان بیلبوردهای براق و دیجیتالی امروز، بهوضوح خودنمایی میکند. مخاطب با دیدن این تختهسیاه حس میکند با یک برند واقعی، انسانی و گرم روبهروست؛ نه فقط یک کمپین تبلیغاتی از پیش برنامهریزیشده…
در دنیای تبلیغات دیجیتال و مدرن، بازگشت به عناصر سنتی میتواند نگاهها را بهخوبی به خود جلب کند.
8. «زن»| اثر آژانس BBDO New York برای BBC World
در این بیلبورد خلاقانه از شبکهBBC World ، تصویر یک درگیری خیابانی با استفادهای هوشمندانه از زاویه و فضای سهبعدی به نمایش درآمده است. در یک سمت، گروهی از نیروهای پلیس ضد شورش دیده میشوند که در حالت حمله قرار دارند و در سمت دیگر، زنی بیدفاع در حال مقابله با آنان است. اما نکته طلایی این طراحی، محل اتصال این دو تصویر است؛ جایی که واقعیت از دید هر طرف، معنایی متفاوت پیدا میکند.
شعار تأثیرگذار (See both sides of the story) «هر دو سوی ماجرا را ببین» بر اهمیت دیدن واقعیت از زوایای مختلف تأکید دارد. این بیلبورد خلاقانه علاوه بر یک پیام انسانی و بشردوستانه، نشان میدهد کهBBC ، برخلاف بسیاری از رسانهها، تنها به یک روایت بسنده نمیکند و تلاش دارد هر ماجرا را از هر دو زاویه دید بررسی کند. استفاده خلاقانه از فضای فیزیکی بیلبورد، بهنوعی تصویری عینی از رویکرد بیطرفانه BBC در پوشش اخبار جهانی ارائه میدهد.
تبلیغات لازم نیست همیشه تخت و دوبعدی باشند. از فضاهای غیرمنتظره برای خلق تجربهای واقعیتر بهره بگیرید.
9. «بیلبورد غرقشده» | اثر Fame Adlabs برای فیلم Day After Tomorrow
برای تبلیغ فیلمی با موضوع فاجعه طبیعی و تغییرات اقلیمی، آژانس تبلیغاتی تصمیم گرفت تا بیلبورد را جایی نصب کند که نهتنها دیده شود، بلکه پیام فیلم را به تصویر بکشد. بیلبورد در جایی قرار گرفت که نیمی از آن زیر آب فرو رفته بود؛ درست مانند شهری که در حال غرق شدن است.
این اجرای خلاقانه، تماشاگر را تنها با یک پوستر روبهرو نمیکند؛ بلکه او را وارد فضای مفهومی فیلم میکند. استفاده از محیطی متفاوت، آرام و بدون شلوغی تبلیغاتی، باعث میشود پیام بیواسطه و بهوضوح دیده شود. این بیلبورد تبلیغاتی خلاقانه نمونهای درخشان از این است که چگونه یک محل مناسب میتواند به تبلیغ جان ببخشد و آن را از یک تصویر ساده به یک تجربه حسی و فراموشنشدنی تبدیل کند.
محل قرارگیری تبلیغ، گاهی به اندازه خود پیام اهمیت دارد.
10. «سالادهای تازه» | اثر آژانس Leo Burnett شیکاگو برای مکدونالد
این بیلبورد خلاقانه، نام Fresh Salads با استفاده از خاک و بذرهای واقعی طراحی شده است. در روزهای ابتدایی، فقط فرم کلی حروف دیده میشود، اما بهمرور زمان، بذرها جوانه میزنند، رشد میکنند و حروف سبز و زنده میشوند. این فرایند طبیعی رشد، نهفقط مفهوم «تازگی» را القا میکند، بلکه آن را در عمل به مخاطب نشان میدهد.
بیلبورد مکدونالد ثابت میکند که تبلیغات الزاماً نباید ایستا و لحظهای باشند؛ گاهی میتوان با گذر زمان، پیام را پختهتر، عمیقتر و ملموستر ساخت. این تبلیغ نهتنها توجه را جلب میکند، بلکه مخاطب را درگیر یک روند میسازد؛ روندی که خودش دقیقاً معنای محصول را منتقل میکند. اینجا، تایپوگرافی صرفاً یک فرم بصری نیست؛ بلکه به تجربهای زنده و پویا تبدیل شده که مفهوم تازگی را بهتر از هر کلمهای منتقل میکند.
گاهی خود حروف به تنهایی میتوانند پیام را منتقل کنند.
11. «دیوار قرمز» | اثر آژانس Being فرانسه برای برند Jameson
برند جیمسون، بهجای استفاده از فضاهای تبلیغاتی پرزرقوبرق و گرانقیمت، تصمیم گرفت بیلبورد خود را روی یک دیوار آجری ساده و قرمز نصب کند؛ در محلهای واقعی، نه در مرکز تجاری یا خیابانهای لاکچری. نتیجه چه شد؟ بیلبوردی نهتنها توجه رهگذران را جلب کرد، بلکه با لحن و شخصیت برند هماهنگ شد: صادق و خودمانی.
استفاده از محیطی معمولی اما دارای هویت، به برند کمک میکند تا صادقانهتر دیده شود و حس اعتماد مخاطب را تقویت کند. «دیوار قرمز» بهخوبی نشان میدهد که گاهی لوکسترین فضا، لزوماً بهترین گزینه نیست. جایی که تبلیغ نمایش داده میشود، باید ادامهای از هویت برند باشد، نه صرفاً یک محل پربازدید.
اگر برندتان به اصالت، سادگی و فرهنگ خیابانی پایبند است، همین ویژگیها باید در نحوه ارائه تبلیغ هم دیده شود.
12. «بیلبورد سکهای» | برای خودروی Chevrolet Aveo
در این کمپین خلاقانه، بیلبوردی برای خودروی شورولت آویو طراحی شد که سطح آن با هزاران سکه یکسِنتی پوشیده شده بود و مردم میتوانستند این سکهها را از روی بیلبورد بردارند.
ایدهی هوشمندانه پشت این طرح ساده است: قیمت پایین این خودرو، آنقدر مقرونبهصرفه است که حتی با جمع کردن سکه هم میتوان به آن رسید. درعینحال، دعوت به تعامل باعث میشود رهگذران نهتنها تبلیغ را ببینند، بلکه با آن درگیر شوند و خاطرهای ملموس از برند در ذهنشان بماند.
اگرچه همیشه نمیتوان به مخاطبان و مشتریان جایزه یا هدیه داد، اما این نمونه از تبلیغات تعاملی نشان میدهد که با کمی خلاقیت، میتوان تبلیغ را از یک پیام یکطرفه به یک تجربه مشترک و ماندگار تبدیل کرد.
مخاطب را وارد بازی تبلیغ کنید. تعامل واقعی، تأثیر بیشتری دارد.
13. «بیلبورد شکلات غولپیکر» | برای برند Cadbury
در این بیلبورد تبلیغاتی خلاقانه و متفاوت، برند Cadbury بهجای نمایش تصویر کامل و دستنخوردهی یک شکلات، تصمیم گرفت محصول را در حال مصرف نشان دهد. بیلبورد با تکههای واقعی شکلات تزئین شده بود و بستهبندی آن بهگونهای طراحی شده بود که گویی باز شده و بخشی از آن خورده شده است. نتیجه، یک تصویر زنده، واقعی و وسوسهبرانگیز بود.
این تبلیغ، بهجای آنکه شکلات را فقط نشان دهد، به مخاطب حس چشیدن را القا میکند. ترکیب خلاقیت بصری با استفاده از ابعاد واقعی و فضای تعاملی، باعث شد بیلبورد Cadbury نهتنها دیده شود، بلکه در ذهن مخاطب باقی بماند.
این بیلبورد به ما یادآوری میکند که لازم نیست همیشه همهچیز بینقص و بستهبندیشده باشد. گاهی، نشان دادن لذت استفاده از محصول، همان چیزی است که مخاطب به آن واکنش نشان میدهد؛ حسی واقعی و قابل لمس.
گاهی نمایش محصول در حال استفاده، تأثیرگذارتر از تصویر بینقص آن است.
14. «تخممرغ غولپیکر» | اثر آژانس Leo Burnett شیکاگو برای مکدونالد
در این کمپین منحصربهفرد، مکدونالد بیلبوردی به شکل یک تخممرغ عظیم طراحی کرد که در طول زمان بهصورت مکانیکی ترک میخورد و باز میشد. از دل این تخممرغ، تصویر یکی از صبحانههای روزانه مکدونالد بیرون میآمد؛ تصویری که توجه هر رهگذری را به خود جلب میکرد!
این بیلبورد با بهرهگیری از عناصر حرکتی و حجمی، یک داستان تصویری خلق کرد که از لحظهی انتظار تا لحظهی آشکار شدن محصول، مخاطب را درگیر نگه میداشت. بهجای تصویر ثابت یک وعده صبحانه، برند به سراغ خلق یک تجربه رفت؛ روایتی زنده از شروع روز با غذایی داغ و تازه.
تخممرغ غولپیکر مک دونالد نشان میدهد که تبلیغات میتوانند فراتر از سطح دوبعدی بروند و با استفاده از فرم، حرکت و عنصر غافلگیری، توجه مخاطب را عمیقتر جلب کنند و حس کنجکاوی او را برانگیزند.
تبلیغات میتوانند زنده، پویا و فراتر از فرمتهای معمول باشند.
15. «انفجار زمانبندیشده» | اثر آژانس Colenso BBDO برای Deadline Couriers
در این بیلبورد تبلیغاتی خلاقانه، برند پستی Deadline Couriers بهجای تبلیغی ایستا و دائمی، دست به خلق بیلبوردی زد که خودش بخشی از پیام بود و در نهایت، از بین میرفت. این بیلبورد با یک شمارش معکوس طراحی شده بود که پس از پایان زمان مشخص، خودش بهصورت نمادین منفجر شد و نابود گردید. یک تصویر عینی و شوکهکننده از مفهومی که برند در نامش دارد:
تحویل سریع، قبل از رسیدن به ددلاین.
این شیوه نهتنها کاملاً با شخصیت برند هماهنگ بود، بلکه کنجکاوی و توجه رهگذران را نیز بهشدت برانگیخت. بیلبوردی که تغییر میکند، نابود میشود و خودِ این نابودی بخشی از روایت است؛ این یعنی خلق یک تجربه بینظیر با استفاده از هویت بصری برند که در ذهنها باقی میماند.
این بیلبورد نشان میدهد که تبلیغات موفق الزاماً نباید ایستا باشند. گاهی میتوان از تغییر، کاهش یا حتی نابودی بهعنوان بخشهایی از پیام استفاده کرد و همین خلاقیت، تبلیغ را از دیگران متمایز میسازد.
نام برند و ویژگیهای آن میتوانند الهامبخش ایدههایی خلاقانه و منحصربهفرد در تبلیغات باشند.
16. «امتحانش کن» | اثر آژانس Ogilvy & Mather نیویورک برای کوکاکولا
در این کمپین خلاقانه، کوکاکولا تنها به نمایش تصویر برند اکتفا نکرد، بلکه بیلبورد را به نقطهای برای چشیدن طعم واقعی محصول تبدیل کرد. بخشی از سازه بیلبورد بهگونهای طراحی شده بود که به مخاطبان امکان میداد مستقیماً از آن نمونهی واقعی نوشیدنی دریافت کنند؛ ترکیبی هوشمندانه از تبلیغ و تجربهی محصول در یک فضای عمومی.
این نوع اجرای بیواسطه، علاوه بر جلب توجه، یک رابطه حسی و واقعی با مخاطب ایجاد میکند؛ رابطهای که فراتر از دیدن است و وارد قلمرو تجربه میشود. وقتی مخاطب نهتنها برند را میبیند، بلکه آن را میچشد، پیام تبلیغاتی عمیقتر و ماندگارتر خواهد بود.
تبلیغات محیطی را با تجربهی واقعی محصول ترکیب کنید؛ جسور باشید و قالبهای معمول را بشکنید.
17. «خورشیدگرفتگی Oreo» | کمپین تبلیغاتی برای برند Oreo
در زمان وقوع یک خورشیدگرفتگی بزرگ، Oreo فرصت را غنیمت شمرد تا با یک ایده خلاقانه و بهموقع وارد صحنه شود. بیلبوردی طراحی شد که یک بیسکویت Oreo بهآرامی از مقابل تصویر خورشید عبور میکرد و خورشیدگرفتگی را شبیهسازی مینمود؛ ساده، مینیمال و دقیقاً مرتبط با حالوهوای لحظه.
این تبلیغ نهتنها با یک طراحی بصری ساده توجه را جلب کرد، بلکه بهخاطر پیوند هوشمندانهاش با رویدادی جهانی، در شبکههای اجتماعی وایرال شد و به یکی از نمونههای درخشان بازاریابی همزمان (real-time marketing) تبدیل گردید.
تبلیغ خود را وارد جریان رویدادهای روز کنید تا بخشی از گفتوگوی مردم باشید، نه فقط تماشاگر آن.
18. «زندگی با کیک شیرینتر است» | اثر آژانس JWT لندن برای برند Mr. Kipling
در این کمپین خارقالعاده، برند Mr. Kipling پا را از تبلیغات محیطی سنتی فراتر گذاشت. آنها بیش از 13 هزار کاپکیک واقعی را روی یک بیلبورد بزرگ نصب کردند تا شعار برند را با طعمی واقعی همراه کنند. اما نکتهای که این تبلیغ را به یک شاهکار تبدیل کرد، حضور یک هنرمند حرفهای بود که در لحظه، کیکها را مستقیماً روی بیلبورد تزئین میکرد.
این اجرای زنده نهتنها جذابیت بصری فوقالعادهای داشت، بلکه پیام اصلی برند را به شکلی زنده، حسی و صادقانه منتقل میکرد: ما کیکهای فوقالعاده خوب درست میکنیم و آنقدر به این کیفیت افتخار میکنیم که اینگونه آن را به نمایش میگذاریم!
«زندگی با کیک شیرینتر است» نمونهای از این است که وقتی مخاطب بتواند بخشی از فرایند تولید را ببیند و لمس کند، اعتماد و علاقهای بهمراتب عمیقتر شکل میگیرد. تبلیغ فقط دیده نمیشود؛ چشیده و درک میشود.
مخاطب را فقط به تماشای تبلیغ دعوت نکنید؛ او را وارد فرایند خلق محصول کنید.
19. «اعتماد در دستان شماست» | اثر آژانس Y&R شیکاگو برای برند Craftsman
در کمپین «Trust In Your Hands»، برند ابزارآلات Craftsman دیدگاهی فراتر از تبلیغات سنتی را به نمایش گذاشت. بهجای تمرکز صرف بر تابلو، تیم خلاق تصمیم گرفت تمام سازه بیلبورد را به بخشی از پیام تبدیل کند. نتیجه؟ دستی غولپیکر که بیلبورد را در میان انگشتان خود نگه داشته بود؛ اجرایی دقیق از شعار برند: «اعتماد در دستان شماست.»
در دنیایی که بیشتر تبلیغات تنها از ۳۰ درصد فضای موجود استفاده میکنند، این ایده بهشکلی هنرمندانه و جسورانه مرزها را گسترش داد. از پایه تا تابلو، هر بخش از سازه در خدمت روایت قرار گرفت و به خلق تصویری ماندگار منجر شد.
این کمپین نشان داد که اگر با دیدی باز به تبلیغات محیطی نگاه کنیم، میتوان از هر سانتیمتر فضا برای انتقال پیام استفاده و تأثیر تبلیغ را چندین برابر کرد.
تبلیغ را فقط محدود به سطح بیلبورد نکنید؛ کل سازه میتواند بخشی از پیام باشد.
20. «هوای پاک» | اثر Lead Pencil Studio برای دولت ایالات متحده
در پروژه «هوای پاک»، تابلو یا تصویر مشخصی برای تبلیغ وجود ندارد؛ بلکه نبودن تبلیغ، پیام اصلی است. این سازه، چارچوبی فلزی به شکل یک بیلبورد است که هیچ سطح چاپی ندارد؛ تنها خطوطی از فلز که آسمان و هوای پشت آن را در قاب خود نگه داشتهاند.
همین حذف آگاهانه تصویر، قدرتی نمادین ایجاد میکند: این بیلبورد چیزی را نمیفروشد، بلکه به شما اجازه میدهد چیزی را ببینید که اغلب نادیده گرفته میشود؛ آسمانی پاک، هوایی شفاف و ارزشی که به چشم نمیآید اما حیاتی است.
«هوای پاک» یکی از مثالهای درخشان تفکر خلاقانه و جانبی در تبلیغات است. وقتی محتوا حذف میشود، سکوت حرف میزند و در این سکوت، پیامی پررنگتر از هر تصویر یا شعار تبلیغاتی شکل میگیرد.
گاهی آنچه در اطراف تبلیغ قرار دارد، از خود تبلیغ مهمتر است. از تفکر جانبی برای جان بخشیدن به این ایده استفاده کنید.
تبلیغات بیلبوردی را به بزرگترین آژانس تبلیغاتی ایران بسپارید!
کانون ایران نوین بهعنوان بزرگترین و شناختهشدهترین شرکت تبلیغاتی در تهران بسیاری از بهترین بیلبوردهای شهر را در اختیار دارد. علاوهبر اجاره بیلبورد، شما میتوانید خدمات طراحی کمپین تبلیغاتی، طراحی و اجرای بیلبورد را هم از بهترین شرکت تبلیغات محیطی دریافت کنید. برای دریافت مشاوره تخصصی، دریافت اطلاعات تکمیلی و قیمت بیلبورد تبلیغاتی درباره این همکاری به منظور توسعه برند خود، به صفحه تماس با ما مراجعه کنید.
کلام پایانی؛ اجازه دهید خلاقیت از قاب بیرون بزند!
بیلبوردهای تبلیغاتی خلاقانه، فقط یک تصویر بزرگ در حاشیه خیابان نیستند؛ آنها روایتگر داستان برند در دنیای واقعیاند؛ در فضایی که مخاطب انتخابی برای دیدن یا ندیدن ندارد. از یک تخممرغی که با طلوع خورشید باز میشود تا بیلبوردی که واقعاً اشک میریزد، این ایدهها نشان میدهند که تبلیغات موثر چقدر میتواند زنده، تأثیرگذار و بهیادماندنی باشد؛ تبلیغاتی که عموما در چهارچوب بازاریابی چریکی قرار میگیرند.
در دنیایی که ذهنها از تبلیغات اشباع شدهاند، تنها راه دیده شدن، متفاوت بودن است و این تفاوت، از دل خلاقیتی بیرون میآید که مخاطب را نهفقط بیننده، بلکه بخشی از تجربه میکند. اگر قرار است برند شما در ذهنها حک شود، باید جرأت کنید از قابها عبور کنی؛ گاهی حتی از قاب بیلبورد.
